چگونه پروپوزال بنويسيم – چگونه پروپوزال (proposal) بنويسيم؟ – چگونه يك پروپوزال پژوهشي خوب بنويسيم؟
————————————–
چگونه يك پروپوزال بنويسيم؟
اولين قدم براي نوشتن يك پروپوزال انتخاب موضوع است و موضوع بايد داراي معيارهايي باشد كه خلاصه آنها به شرح زير ميباشد.
معيارهاي انتخاب يك موضوع تحقيقاتي چيست؟
۱-
موضوع بايد مناسبت داشته باشد: يعني جزء اولويتهاي بهداشتي و درماني منطقه
بوده و هرچه رنج موجودات مبتلا و عوارض اقتصادي و بهداشتي بالاتر باشد
موضوع در اولويت بالاتري قرار ميگيرد مثلاً كيست هيداتيك كه انتشارش وسيع
بوده و تعداد زيادي از موجودات و انسانها به آن مبتلا هستند و در سال
خسارات اقتصادي را وارد كرده و روش درماني براي فرد مبتلا، جراحي است كه
هزينه بسيار بالايي دارد.
۲-
اجتناب از دوبارهكاري در موضوع طرح: براي اينكه بدانيم موضوع مورد تحقيق
ما تكراري است يا خير و آيا ارزش تحقيق دارد يا خير بايد يك بررسي متون
داشته باشيم كه با توجه به امكانات موجود و در دسترس كار بسيار ساده است
ما ميتوانيم با مراجعه به مقالات داخلي و خارجي، خلاصه كنگرهها تماس با
ساير محققيني كه درخصوص موضوع پژوهش يا موضوعات مشابه كار كردهاند و
همچنين استفاده از اينترنت و بانكهاي اطلاعاتي پزشكي كه اخيراً تعدادي
از آنها در سايت دانشگاه علوم پزشكي كردستان در دسترس ميباشد نظري اجمالي
به كارهاي ساير محققين داشته باشيم البته ذكر اين نكته لازم
است كه زماني ميگوئيم يك موضوع تكراري كه تمام ابعاد و موضوع مثل هم
باشند. ولي اگر از نظر زماني يا مكاني با هم متفاوت باشند (بخصوص در
مطالعات اپيدميولوژيك) ديگر موضوع تكراري نخواهد بود.
۳-
موضوع قابليت اجراء را داشته باشد: يعني آيا تمام امكانات و شرايط لازم
جهت انجام تحقيق درخصوص موضوع مذبور در آن مكان فراهم است يا خير؟ و يك
موضوع حتي اگر تمام ويژگيهاي لازم را داشته باشد اما قابل انجام نباشد
موضوع خوبي نخواهد بود.
۴-
كاربردي و مناسب با زمان و مقرون به صرفه باشد: عملاً مطالعاتي در اولويت
پژوهشي قرار دارند كه با حداقل هزينه جنبه كاربردي داشته و نتيجه آن براي
برنامهريزان و مديران در جهت تأمين سلامت جامعه در زمان حال يا آيندة
نزديك مفيد واقع شود.
۵-
نداشتن موانع اخلاقي: در مطالعاتي كه در آن جامعة مورد مطالعه انسان بوده
و مداخلهاي بر سوژههاي انساني صورت ميگيرد، رضايتمندي و حفظ حرمت
انساني و محرمانه نگاه داشتن اطلاعات بسيار ضروري است.
۶- مقبوليت سياسي و فرهنگي: موضوع مورد مطالعه بايد مورد پذيرش فرهنگ و عرف جامعه بوده و هيچگونه تضادي با سياست كشور نداشته باشد.
نكات مهم در نوشتن عنوان موضوع:
عنوان موضوع از همة قسمتهاي كار بيشتر خواننده دارد پس در انتخاب عنوان بايد دقت كرده و به نكات زير توجه كرد.
۱- عنوان نبايد خيلي كوتاه و يا خيلي طويل باشد.
۲- دربرگيرندة تمام محتويات كار تحقيقاتي باشد.
۳- از به كار بردن مخففها، اصطلاحات و كلمات غير مصطلح و كلمات انگليسي كه معادل فارسي دارند اجتناب شود.
۴- به صورت خبري نوشته شده و از عناوين اختصاري استفاده نشود.
۵- سال و مكان انجام تحقيق حتماً ذكر شود.
بيان مسئله يا مشكل (ضروري اجراي پژوهش)
بيان مسئله بايد مختصر و دقيق (حداكثر ۱ صفحه) و با ذكر منابع نوشته شده و در نگارش آن به نكات زير توجه كرد.
۱ـ مسئله و مشكل چيست؟ با جملاتي كوتاه و شيوا ماهيت، شدت، وسعت و عوامل موثر بر مسئله را ذكر كنيد
۲ـ به پيامدهاي مسئله و خطرات ناشي از آن اشاره كنيد؟
۳ـ چرا انجام پژوهش مورد نظر لازم است و با توضيح و ارائه راه حل، اهميت موضوع طرح و ضرورت آن را توجيه نمائيد.
نكته: بلافاصله پس از بيان مسئله بايد تمام مخففها و اصطلاحات و منابع مورداستفاده در پائين بيان مسئله توضيح و نوشته شوند.
بررسي متون (منابع)
در
بررسي متون با مراجعه به كتب، مجلات داخلي و خارجي، تماس با ساير محققين و
استفاده از بانكهاي الكترونيك داخلي و خارجي ميتوان مروري بر مطالعات
ساير محققين در زمينه كار خود يا مشابه آن داشت و با مطالعه آنها از
تجربيات و نتايج بدست آمده استفاده كرده و از متدولوژي طرح، روشهاي
نمونهگيري و آتاليزهاي آماري آنها در جهت تحقق انجام يك تحقيق مفيد و
درست بهره برد.
نكته: در پايان اين قسمت نيز ذكر منابع ضروري ميباشد (حداقل ۳ منبع)
اهداف، سئوالات، فرضيات (با توجه به موضوع پژوهش)
اهداف يك پروژه تحقيقاتي خلاصه آنچه كه بايد با انجام مطالعه به آن برسيم را بيان ميكند.
۱ـ
هدف كلي: آنچه كه مطالعه به طور كلي به آن دست خواهد يافت را هدف كلي
ميگويند و هدف كلي در واقع همان عنوان مطالعه است با اين تفاوت كه با
لغتهاي قابل اندازهگيري مثل «تعيين يا شناخت» كه معني و كاربرد دقيق و
واضحتري دارند شروع ميشود.
مثال: عنوان موضوع: بررسي ميزان شيوع كيست هيداتيك در جمعيت روستايي استان كردستان در سال ۱۳۸۵
هدف كلي: تعيين ميزان شيوع كيست هيداتيك در جمعيت روستايي استان كردستان در سال ۱۳۸۵
۲ـ
اهداف اختصاصي (يا ويژه يا جزيي): اين اهداف بايد واقعبينانه مطرح شده و
به آنچه كه مطالعه براي حل آن طرحريزي شده متمركز باشند. اهداف جزئي در
واقع جزئي از هدف كلي بوده و اگر به خوبي تنظيم شوند ما را هم چنين به
طراحي روش تحقيق و نحوه گردآوري، تجزيه و تحليل و تفسير دادهها هدايت
خواهند نمود.
هدف جزئي: نبايد از قالب هدف كلي خارج بوده و بايد به جنبههاي اساسي مطالعه محدود باشد.
در
اهداف جزئي هم بايد از افعالي نظير تعيين كردن، مقايسهكردن، اثباتكردن،
محاسبهكردن و برقراركردن استفاده كرد و از به كارگيري افعال مبهم نظير
فهميدن، مطالعه كردن و اذعان كردن دوري نمود.
مثال: در مورد مطالعه كيست هيداتيك كه در هدف كلي مطرح شد، تعدادي از اهداف جزئي (اختصاصي) را ميتوان چنين بيان كرد
۱ـ تعيين ميزان شيوع كيست هيداتيك در جمعيت روستايي استان كردستان بر حسب جنس
۲ـ تعيين ميزان شيوع كيست هيداتيك در جمعيت روستايي استان كردستان بر حسب ميزان تحصيلات
نكته: در اهداف جزئي (اختصاصي) معمولاً ۲ نوع هدف با توجه به نوع مطالعه مطرح ميشوند
۱ـ اهداف توصيفي: اين اهداف معمولاً ميزان شيوع و تعيين ميانگين را ميسنجد ونتيجه آن معمولاً به صورت اعداد بيان ميشود
۲ـ اهداف تحليلي: اين اهداف معمولاً تعيين ارتباط و يا مقايسه ۲ موضوع را ميسنجد و نتيجه آنها به صورت بلي يا خير بيان ميشوند.
مثال: ـ تعيين ميانگين شيوع كيست هيداتيك در جمعيت روستايي استان كردستان در سال ۸۵ (هدف توصيفي)
ـ تعيين ارتباط بين شيوع كيست هيداتيك و ميزان تحصيلات در جمعيت روستايي استان كردستان در سال ۸۵ (هدف تحليلي)
۳ـ
اهداف كاربردي: معمولاً در بعضي مطالعات هدف ديگري تحت عنوان هدف كاربردي
وجود دارد كه نحوه بكارگيري نتايج حاصله از بررسي تحقيقات را مشخص ميكند و
ساختار مشخصي ندارد.
نكته:
ذكر اين نكته لازم است كه اهداف بايد تمام قسمتهاي مسئله را آنچنان كه تحت
عنوان بيان مسئله آورده شده است را در برگيرد. اگر مسئله تحقيق با دقت
كافي بيان شده باشد تنظيم اهداف آسانتر خواهد بود.
ذكر سئوالات تحقيق و فرضيات:
در يك مطالعه توصيفي اهداف توصيفي به سئوالات توصيفي تبديل ميشوند كه معمولاً جواب آنها عدد ميباشد.
مثال: ميزان شيوع كيست هيداتيك در جمعيت روستايي استان كردستان در سال ۸۵ بر حسب جنس چقدر است؟
در
يك مطالعه تحليلي اهداف تحليلي به فرضيات تبديل ميشوند و يك فرضيه توضيح
يا پيشگوئي اين مسئله است كه چرا يك يا چند عامل، عوامل ديگر را تحت
تأثير قرار ميدهند.
مثال: كيست هيداتيك در جمعيت روستايي استان كردستان در افراد بيسواد بيشتر از افراد تحصيل كرده است.
بيان متغيرهاي تحقيق و تعريف عملياتي آنها:
متغيرهاي
يك تحقيق بسيار مهم بوده و در واقع قلب يك تحقيق ميباشند. متغيرها در
واقع دادههائي هستند كه ما ميخواهيم آنها را جمعآوري نموده و آناليز
كنيم.
به طور كلي
متغيرها به دو دسته اصلي كمي و كيفي تقسيم ميشوند و مبناي اين تقسيمبندي
اين است كه متغيرهاي كمي مقادير مختلف به خود ميگيرند و متغيرهاي كيفي
حالات مختلف به خود ميگيرند
مثال: سن يك متغير كمي است و جنس يك متغير كيفي
متغيرهاي كمي خود به دو دسته تقسيم ميشوند
۱ـ كمي گسسته: بين دو عدد اعشار نميگيرد مانند تعداد فرزندان
۲ـ كمي پيوسته: بين دو عدد بينهايت عدد و اعشار ميتواند قرار گيرد مثل قد بين ۱۷۵ و ۱۸۰ سانتيمتر
متغيرهاي كيفي نيز به ۲ دسته تقسيم ميشوند
۱ـ كيفي اسمي: برتري ترتيبي بين حالات مختلف متغير وجود ندارد مثل جنس يا شغل
۲ـ كيفي رتبهاي: برتري ترتيبي بين حالات مختلف متغير وجود دارد مانند درجه بدخيميها يا ميزان تحصيلات
مقياسهاي اندازهگيري متغيرها:
گاهي
در هنگام ثبت متغيرها يا در موقع تحليل آماري كمي بودن متغير براي پژوهشگر
مطلوب نبوده و او مايل است متغير مربوطه را به مقياسي درآورد كه تعداد
كمتري مقدار يا حالت بپذيرد مثلاً تبديل متغير سن به گروههاي سني يك مثال
معمول است
به طور كلي براي متغيرها چهارنوع مقياس مختلف تعريف شده است كه عبارتند از:
۱ـ مقياس نسبتي: داراي صفر واقعي هستند و فاصلهها مساويند مثل قد، وزن
۲ـ مقياس فاصلهاي: داراي صفر قراردادي هستند و فاصلهها كاملاً قراردادي ميشوند مثل درجه حرارت
۳ـ مقياس ترتيبي: در اين مقياس ترتيب مقادير قابل مشاهده است مثلاً وزن از كم به زياد
۴ـ
مقياس اسمي: در اين مقياس نسبت مقادير به هم، فواصل مقادير و ترتيب آنها،
هيچكدام مشخص نيست و هيچكدام به هم برتري ندارند و فقط كد يا شمارهاي به
آنها تعلق يافته است مثل كد ۵
نكته: فقط۲ مقياس رتبهاي و اسمي در ثبت متغيرهاي كيفي استفاده ميشوند
در مطالعات تحليلي يك جنبه ديگر متغيرها نيز بايد در نظر گرفته شود و آن مستقل يا وابسته بودن آنهاست.
متغير مستقل يا علت: تغييرات آن تابع تغييرات متغير ديگر نميباشد
متغير وابسته يا معلول: تغييرات آن تابع تغييرات متغير ديگري است
مثال:
«بررسي ارتباط استعمال دخانيات و ابتلا به سرطان ريه» در اين عنوان
استعمال دخانيات متغير مستقل و سرطان ريه متغير وابسته است.
متغيرهاي
مخدوشكننده: متغيرهايي هستند كه با علت و معلول هر دو در ارتباط هستند و
بر روي هريك از آنها تأثير ميگذارند مثلاً فرض كنيم كه محققي ميخواهد نقش
سيگار را بر روي بيماريهاي قلبي و عروقي مطالعه كند يكي از متغيرهاي
مخدوشكننده در اين ميان استرس ميباشد كه هم ميتواند باعث بيماري قلبي
شود و هم بر روي مصرف بيشتر سيگار اثر بگذارد.
در
مطالعات تحليلي شناخت تمام متغيرهاي مخدوشكننده از اهميت بسيار زيادي
برخوردار است زيرا اگر اثر اين متغيرها بر نتيجه مطالعه در مرحله
نمونهگيري يا تحليل آماري خنثي نشود نتايج حاصله قابل اطمينان نخواهد
بود.
متغيرهاي
زمينهاي: متغيرهاي مربوطه به خصوصيات فردي جمعيت نمونه را متغير زمينهاي
ميگويند اين متغيرها معمولاً در تمام مطالعات ثبت ميشوند مانند سن، جنس،
شغل، تحصيلات و وضعيت تأهل در برخي مطالعات اين متغيرها نقش متغير مستقل
را بازي ميكنند.
متدولوژي تحقيق:
در
اين بخش نوع مطالعه (توصيفي يا تحليلي)، جامعه موردنظر كه تحقيق بر روي
آنها صورت ميگيرد را ذكر ميكنيم در اين مرحله بهتر است با كمك مشاور
آمار يا مشاور روش تحقيق آگاه به تجزيه و تحليل دادهها حجم نمونه و
آناليزهاي آماري را مشخص كنيم و لازم نيست فرد مهارت لازم در اين زمينه را
داشته باشد.
مدت زمان لازم براي اجراي طرح:
در
اين قسمت زمان لازم براي اجراي طرح بايد ذكر شده و نوع و تاريخ فعاليتهاي
انجام شده را در خصوص انجام طرح در جدولي زماني به نام جدول گانت كه در
فرمهاي پروپوزال وجود دارد مشخص خواهيم كرد.
تنظيم
و تكميل بودجه: در تكميل اين قسم ت هزينههاي لازم جهت پرسنل با توجه به
نوع فعاليت و ساعات كاري و همچنين هزينههاي لازم براي مواد و وسايل با
توجه به مصرفي و غيرمصرفي بودن و ساير هزينههاي پيشبيني شده و پيشبيني
نشده و چاپ و تكثير بايد درج گردد.
منابع:
۱ـ
ملك افضلي حسين، مجدزاده سيدرضا، فتوحي اكبر، توكلي سامان و ساير همكاران
(۱۳۸۳) روششناسي پژوهشهاي كاربردي در علوم پزشكي، انتشارات علوم پزشكي
تهران، تهران
۲ـ يوسفي. محمدحسين، « چگونه يك پيش طرح پژوهشي بنويسيم؟» انتشارات دانشگاه علوم پزشكي كردستان ۱۳۷۷